تُرکیه یا تَزکیه؟!

ساخت وبلاگ
زمانى كه معلم عزت و احترام داشت! خاطره «محمد قاضی» مترجم نامدار و یکی از دبیران بازنشسته آموزش و پرورش سال تحصیلی ۵۵ - ۵۴ دو سال بود .به عنوان معلم استخدام شده بودم. محل خدمتم یکی از روستاهای دور افتاده سنندج بود و حقوق خوبی می‌گرفتم. بلافاصله پس از استخدام به صورت قسطی یک ماشین پیکان خریدم. در مسیرم از سنندج تا روستا و برعکس گاهی افرادی را که کنار جاده منتظر ماشین بودند سوار می‌کردم. بعضی‌ها پولی می‌دادند. تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

#سیاهنمایی/47 می رویم فینال! پخمه گفت: به نظر من ملّت ایران را به خاطر صبر و مقاومت باید تحسین و تقدیر کنیم و پایداری آنان را بستاییم. گفتم: چرا؟ گفت: مردم مقاوم ما پس از عبور پیروزمندانه از مراحل آلودگی هوا، سقوط هواپیما ،تلفات ناشی از تصادفات جاده ای، ریزگردها ،حملۀ ملخ ها، خشکسالی ، گرانی ، تورّم، بحران پوشک و موشک،زلزله ، سیل ،شهاب سنگ و پراید ....حالا رسیدیم به مرحله کرونا!عزیزانی که تا حالا هنوز زنده مانده اند می رویم به مرحله آتشفشان ها. تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 117 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

همشون دزدن! فقيري هر روز نامه ای به خدا مي نويسه و تقاضاي ١٠ میليون تومان مي كنه و نامه را بوسيله بادكنك مي بنده و به هوا مي فرسته . ولی نامه های او همیشه توي كلانتري پليس که دیوار به دیوار خونه فقیر بوده ميفته. تمام افراد كلانتر ي دلشون واسش مي سوزه و شروع به جمع آوري مبلغي ميكنن و ٥ ميليون تومان جمع میکنن و همگي دم در منزل فقیر جهت تحويل مبلغ حاضر ميشن و بهش ميگن كه اين مبلغ از طرف خدا واست رسيده . تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 102 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

لزوم نقدپذیری انسان می گویند:چند نفر در فصل زمستان به خدمت منصور حلاج رفته ،و از او طلب سیب کردند تا کرامات او را به چالش بکشند. حلاج دست در هوا برد و سیبی به آن ها داد.چون سیب را دو نیم کردند،کرمی در درون آن بود.از حلاج علت وجود کرم را جویا شدند. حلاج گفت:این سیب از عالم باقی(بهشت)آمده.و چون وارد عالم فانی(این دنیا)شده،دچار نقص گردیده. ******************* این داستان،چه حقیقت داشته باشد،و چه نداشته باشد به ما می گوید که ،هر چیزی در این جهان هستی وجود دارد، تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

آخرین حرف های استیو جابز آخرین حرف های استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل و میلیادر موفقی که در ۵۶ سالگی چشم از دنیا فروبست ... "من به اوج موفقیت در دنیای پول و تجارت رسیدم .... از نگاه دیگران ، زندگی من یک الگوی تمام عیار موفقیت بود . .. اما خارج از کارم ، شادکامی های کمی در زندگی داشته ام .... ثروت فقط یکی از موهبت های زندگی بود که من دیوانه وار به آن عادت کرده بودم ... اکنون که بر بستر بیماری ، زندگی ام را دوباره مرور می کنم ، می بینم تمام شهرت و ثروتی که تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

#سیاهنمایی/ 48 ما همه جا اوّلیم! پخمه گفت: آیا محوری ترین شعار انقلاب اسلامی در سال 57 «استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی» نبود؟ گفتم: البته همین بود! گفت: آیا بیشترین و مهم ترین دغدغۀ مردم در تغییر رژیم از سلطنتی به جمهوری ،گسترش آزادی ها نبود؟ گفتم: بله،درست است! گفت:آیا در سخنان حضرت امام (ره) بیشترین بسامد،واژۀ «آزادی» نبود؟ گفتم: خب،همۀ این ها درست است. حالا حرف حساب تو چیست؟ گفت: آیا زیبندۀ ما هست که پس از چهار دهه جایگاه ما در تازه‌ترین رتبه‌بندی آزادی تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

افْهَم... اِفْهَم... روزی شخصی از قبرستان عبور می‌کرد، دید یک نفر مرده و مردم جمع‌اند و آخوند مشغول تلقین هست و می‌گوید : اِفهَم... اِفهَم... (بفهم، بفهم!) رهگذر را خنده آمد. گفتند : از چه روی می‌خندی، که وقت گریه هست؟ گفت : آن‌که درون قبر است همسایه‌ی ما بود 70 سال، به زنده بودنش هرچه تلاش کردم نفهمید، اکنون شما می‌خواهید به مرده‌ی او بفهمانید!؟ آخوند گفت: این ما بودیم که نمی خواستیم و نگذاشتیم بفهمد!حالا که مُرده،خیالمان راحت شده که دیگر نمی تواند تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 125 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20

حلوای زعفرانی دو ساعتی به افطار مانده بود حاج رستم همان طور که هندوانه سوا می کرد،گوشی تلفن همراهش زنگ خورد ..... -بله بفرمایید ؟ -سلام حاجی حالت خوب؟ -ممنون شما خوبی ؟ -قبول باشه حاج رستم! -سلامت باشی آقا مرتضی! - ببخشید حاج رستم، ۱۳۰ تا ظرف حلوا زعفرونی که خواسته بودید آماده ست ،کی میاید ببرید؟ - تو میوه فروشیم الان کارم تمام میام،تا قبل اذون خودم رو می رسونم. - باشه حاجی منتظرم ،خداحافظ.... حاج رستم هر سال ماه رمضون چند بار تو مسجد افطاری می داد و حالا تُرکیه یا تَزکیه؟!...
ما را در سایت تُرکیه یا تَزکیه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 30arg بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 4:20